جدول جو
جدول جو

معنی زحیر داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

زحیر داشتن
(چَ تَ)
غصه داشتن. ناراحتی داشتن. سزاوار کیفر بودن. (کاری) دارای تبعات و عواقب وخیم بودن: چون صورت حال بشنید، معلوم کرد که آن زشت، چندان تبعت و زحیر ندارد و آن جنایت اثم کبیر نه. (مقامات حمیدی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شِ کَ تَ)
تحقیر. کوچک داشتن. محقر و خرد شمردن. اندک گرفتن. ازدراء. استحقار. (تاج المصادر بیهقی). اقتحام. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). خوار گرفتن. ازراء
لغت نامه دهخدا
(نَ دَ)
دورویه بودن و مکر داشتن. (ناظم الاطباء). و رجوع به تزویر شود
لغت نامه دهخدا
(چَ پَ زَ دَ)
بیماری داشتن. رنجور بودن. دچار درد و بیماری بودن. بیماری. کسالت. مرض: مولانا قطب الدین بعیادت بزرگی رفت پرسید چه زحمت داری. گفت تبم میگیرد و گردنم درد میکند. (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص 150)
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
برحذر بودن. محتاط بودن. پرهیز کردن:
ای خردپیشه حذر دار از جهان
گر بهوشی پند حجت کار بند.
ناصرخسرو.
گرت هوش است و هنگ، دار حذر
ای خردمند از این عظیم نهنگ.
ناصرخسرو.
حذر دار از عقاب آز ازیرا
که پرزهراب دارد چنگ و منقار.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ اُ دَ)
دارای زور و نیرو بودن، صاحب نفوذ در جامعه و دستگاههای اداری بودن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(سَ بِ شُ دَ)
گیر داشتن کاری، در تداول عامه، مانع و سدی در آن بودن. مشکلی در آن بودن: گیر داشتن در کاری، در انجام دادن آن مشکلی دیدن. دشواری و اشکال در برآوردن آن داشتن
لغت نامه دهخدا
(فُ گُ سَسْ تَ)
هوس داشتن. میل مفرط داشتن. اشتیاق داشتن. رجوع به ویر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تحیر داشتن
تصویر تحیر داشتن
فروماندن سرگردانی هاژیدن بشولیدن حیرت داشتن فرو ماندن: (در این حسن مقال تحیر دارم)
فرهنگ لغت هوشیار
زحمت دادن:) ای مگس، عرصه سیمرغ نه جولانگاه توست عرض خود میبری و زحمت ما میداری . (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زور داشتن
تصویر زور داشتن
دارای زور و نیرو بودن، صاحب نفوذ در جامعه و دستگاههای اداری بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذر داشتن
تصویر حذر داشتن
محتاط بودن، پرهیز کردن، برحذر بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیر داشتن
تصویر گیر داشتن
گیر داشتن کاری. سد و مانعی در راه آن ایجاد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویر داشتن
تصویر ویر داشتن
هوس داشتن میل مفرط داشتن اشتیاق داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذر داشتن
تصویر حذر داشتن
پرواییدن
فرهنگ واژه فارسی سره